همه چیز درباره ریسک به ریوارد در پراپ فرم‌

همه چیز درباره ریسک به ریوارد در پراپ فرم‌:

یکی از اصلی‌ترین آموزه‌های اقتصادی این است که باید همیشه به اندازه‌ی سودی که کسب می‌کنیم، خطر را به جان بخریم. این آموزه‌ی اصلی در بازارهای مالی هم برقرار است و به ریسک به ریوارد (Risk to Reward) معروف است. در این مقاله از وبلاگ اوستریچ ، درباره ریسک به ریوارد حرف می‌زنیم و تمام نکات مربوط به آن را بررسی خواهیم کرد.

مفهوم نسبت ریسک به ریوارد چیست؟

عموما تصور می‌شود که هر چه میزان ریسک در یک سرمایه‌گذاری یا معامله بیشتر باشد، بازدهی مورد انتظار هم بالاتر است. اما، یکی از مهم‌ترین اصولی که در سرمایه‌گذاری یا انجام یک معامله باید در نظر گرفته شود، نسبت ریسک به ریوارد (Risk/Reward ratio) است. این نسبت امکان مدیریت سرمایه را داده و در رسیدن به اهداف خود در سرمایه‌گذاری یا درصورت شکست، در  عدم تحمل زیان سنگین و کنترل میزان آن کمک می‌کند.

به زبان ساده‎‌تر، تریدران و سرمایه‌گذاران از این نسبت برای مدیریت سرمایه یا مدیریت زیان احتمالی خود استفاده می‌کنند و اکثر استراتژیست‌های دنیای بازارهای مالی و سرمایه‌گذاری معتقدند، هر چه نسبت ریسک به ریوارد پایین‌تر باشد، بهتر است.

نسبت ریسک به ریوارد چیست؟

همانطور که در بلاگ “مدیریت ریسک، هنر تریدر و راهنمای محاسبه ریسک” صحبت کردیم، نسبت ریسک به ریوارد (Risk/Reward Ratio) ابزاری است که سرمایه‌گذاران از آن برای مقایسه میزان ریسک یا ضرر احتمالی با سود مورد انتظار در یک معامله استفاده می‌کنند.

این نسبت با تقسیم مقدار ریسک قابل‌قبول بر سود احتمالی محاسبه می‌شود که به شکل زیر است: نسبت ریسک به ریوارد بالا به معنی یک فرصت معامله مطلوب‌تر است، در حالی که نسبت پایین به معنی معامله غیرمطلوب است.
برای محاسبه ریسک به ریوارد، دو پارامتر مهم است:

  •  ریسک که نشان‌دهنده احتمالات وقوع خسارت یا ضرر در سرمایه‌گذاری است. برای مثال این می‌تواند شامل متغیرهایی مانند نوسانات بازار باشد.
  •  ریوارد که نشان‌دهنده بازدهی مورد انتظار از سرمایه‌گذاری است. میزان ریوارد ممکن است بر اساس سود حاصل از سرمایه‌گذاری، سود سهام یا سایر شاخص‌های مالی تعریف شود. برای مثال، اگر یک تریدر، شاخصی را به قیمت 10 دلار خریداری کند و انتظار داشته باشد که قیمت آن به 15 دلار برسد، سود یا ریوارد مورد انتظار او 5 دلار است.

محاسبه و تعیین ریسک به ریوارد در ارز دیجیتال بستگی به نوع سرمایه‌گذاری، روش‌های ارزیابی ریسک، تحلیل پیشرفته، نیازهای سرمایه‌گذار و عوامل مالی و اقتصادی دیگر دارد و معمولا به صورت Risk نمایش داده می‌شود که به همین علت با بحث ریسک مجاز روزانه اشتباه گرفته می‌شود. مثلاً اگر نسبت در یک معامله 1:3 باشد، یعنی سرمایه‌گذار حاضر است نهایتاً 1 دلار ضرر کند و در مقابل، 3 دلار سود انتظار داشته باشد.

اهمیت ریسک به ریوارد (Risk to Reward) در پراپ فرم‌ها

مفهوم ریسک به ریوارد (Risk/Reward Ratio) نقشی کلیدی در عملکرد پراپ فرم‌ها دارد. اما این نقش‌ها شامل چه مواردی هستند و چرا اهمیت دارند؟

ارزیابی عملکرد معامله‌گر

پراپ فرم‌ها از ریسک به ریوارد برای سنجش مهارت معامله‌گران استفاده می‌کنند. پراپ فرم‌ها با ارزیابی این شاخص می‌توانند اطلاعات دقیقی از معامله‌گر دریافت کنند. بنابراین معامله‌گری که بتواند معاملات خود را با نسبت ریسک به ریوارد بالا مدیریت کند، نشان می‌دهد که توانایی برنامه‌ریزی دقیقی دارد، می‌تواند زیان‌های کوچک را در برابر سودهای بزرگ کنترل کند و در معاملات مختلف خود، از رویکردی منطقی و سیستماتیک پیروی کند‌.

مدیریت ریسک پراپ فرم

وقتی پراپ فرم‌ها سرمایه خود را در اختیار معامله‌گران قرار می‌دهند، می‌خواهند مطمئن شوند که مدیریت سرمایه به درستی اتفاق می‌افتد. بنابراین استراتژی‌های مبتنی بر ریسک به ریوارد می‌تواند این اطمینان را به همراه داشته باشد و ضررهای بزرگ‌تر، از طریق حد ضرر کنترل شوند. علاوه بر این پراپ فرم‌ها می‌توانند اطمینان حاصل کنند که سودهای بالقوه، زیان‌های احتمالی را جبران کنند و سرمایه پراپ فرم در درازمدت رشد پایدار داشته باشد.

همه چیز درباره ریسک به ریوارد در پراپ فرم‌

افزایش احتمال سودآوری در بلندمدت

یک استراتژی با نسبت ریسک به ریوارد بالا (مثلاً 1:3 یا بیشتر) به این معناست که حتی اگر معامله‌گر در کمتر از نیمی از معاملات خود موفق باشد، همچنان می‌تواند سودآور باقی بماند. بنابراین پراپ فرم با در نظر گرفتن این پیش‌فرض می‌تواند از سودآوری معامله‌گر اطمینان حاصل کند.
مثلا اگر در ۱۰ معامله با نسبت ریسک به ریوارد 1:3، معامله‌گر تنها در ۴ معامله موفق باشد، همچنان سود کلی او حفظ خواهد شد.

کمک به طراحی قوانین مدیریت سرمایه

بسیاری از پراپ فرم‌ها قوانین خاصی برای حداکثر ریسک مجاز روزانه، هفتگی یا کلی دارند. پراپ فرم‌ها با تعیین این قوانین، دست‌اندازی را پیش پای معامله‌گران قرار می‌دهند تا آن‌ها با در نظر گرفتن این قوانین، نسبت ریسک به ریوارد خود را تنظیم کنند.

ایجاد نظم در معاملات

در نظر گرفتن ریسک به ریوارد نه تنها برای پراپ فرم‌ها اطمینان خاطر به همراه دارد، سبب تغییراتی در معامله‌گران هم خواهد شد. بنابراین باعث می‌شود  آن‌ها از تصمیم‌گیری احساسی پرهیز کنند، برای هر معامله حد ضرر و حد سود مشخصی تعیین کنند و از رفتارهای پرریسک و غیرمنطقی دوری کنند. مجموعه این رفتارها دقیقاً همان چیزی است که پراپ فرم‌ها به دنبال آن هستند.

ایجاد استراتژی‌های پایدار و مقیاس‌پذیر

استفاده از ریسک به ریوارد به معامله‌گران اجازه می‌دهد استراتژی‌هایی را ایجاد کنند که در شرایط مختلف بازار قابل اجرا باشند. این درحالی است که پراپ فرم‌ها هم تمایل دارند با معامله‌گرانی کار کنند که استراتژی‌هایشان در بلندمدت قابل اعتماد باشد.

نحوه محاسبه ریسک به ریوارد

برای محاسبه ریسک ریوارد باید ریسک را بر ریوارد تقسیم کنید. قبل از تقسیم باید مقدار دقیق ریسک و ریوارد را بدست بیاورید.

  •  محاسبه ریسک : حد ضرر نهایی
  •  محاسبه ریوارد : حد سود نهایی
  • حد ضرر – قیمت سهم = ریسک
  • قیمت سهم – حد سود = ریوارد

مثال، معامله گر سهامی با ارزش 300 دلار دارد؛ حد سود و حدضرر را به ترتیب 400 و 280 دلار پیش‌بینی می‌کند. تریدر باید برای محاسبه سود 400 را از 300 کم کند. در نتیجه ریوارد 100 دلار خواهد شد. همچنین، او باید برای محاسبه ریسک 300 را از 280 کم کند که 20 دلار بدست می‌آید. اکنون برای محاسبه ریسک ریوارد کافی است تا تریدر 100/20 را بدست بیاورند که حاصل ۵  می‌شود. ریسک به ریوارد این معامله ۱ به ۵ است. یعنی تریدر در ازای به خطر انداختن ۲۰ دلار ممکن است حد سود ۱۰۰ دلاری به دست بیاورد.

تفاوت ریسک به ریوارد و وین ریت

ریسک به ریوارد نشانه نسبت ضرر به سود در یک معامله است و وین ریت(Win Rate) یک معیار برای محاسبه تعداد معاملات موفق نسبت به معامله‌های ناموفق است. هرچقدر وین ریت یک تریدر بیشتر باشد یعنی تعداد معاملات سودآور او بیشتر از معامله‌های نا موفقش هستند.

تاثیر ریسک به ریوارد در استراتژی‌های معاملاتی با پراپ فرم

مدیریت ریسک یکی از مسائل بسیار مهم در معاملات پراپ است. تریدرها باید در معاملات پراپ حد ضرر مشخصی را تعیین کنند و به آن پایبند باشند ؛ و ضررهای احتمالی را فقط با گرفتن ریواردهای بزرگ جبران کنند تا (درودان روزانه و کلی) حساب تاچ نشود.

تریدر باید بداند بهترین ریسک به ریوارد در پراپ فرم چه نسبتی است و با توجه به آن استراتژی مورد نظرش را انتخاب کند.(برای نگهداری طولانی مدت حساب فاند و کسب سود بیشتر )

همه چیز درباره ریسک به ریوارد در پراپ فرم‌

اشتباهات رایج معامله‌گران در استفاده از ریسک به ریوارد

اشتباهات رایج معامله‌گران در استفاده از نسبت ریسک به ریوارد می‌تواند تأثیرات مخربی بر عملکرد معاملاتی آنها داشته باشد. بسیاری از معامله‌گران به دلیل درک نادرست یا اجرای نامناسب این مفهوم، نتایج ضعیفی کسب می‌کنند. برخی از این اشتباهات رایج عبارتند از:

  1.  تعیین غیرمنطقی حد سود و حد ضرر: معامله‌گران ممکن است بدون در نظر گرفتن شرایط بازار یا استراتژی معاملاتی خود، نسبت‌هایی غیر واقعی مانند 1:5 یا 1:10 را انتخاب کنند. در نتیجه بازار اغلب به حد سود نمی‌رسد و معامله‌گر دچار ضرر می‌شود.
  2.  عدم پایبندی به نسبت تعیین‌شده: ممکن است وقتی بازار برخلاف پیشبینی اولیه حرکت می‌کند، معامله‌گران حد سود یا حد ضرر خود را تغییر دهند. این رفتار معمولاً منجر به زیان‌های بیشتر یا سودهای کمتر از انتظار می‌شود.
  3.  بی‌توجهی به نرخ موفقیت استراتژی: درحالی که نرخ موفقیت استراتژی معامله‌گران پایین است، آن‌ها نسبت‌های بالا (1:3 یا بیشتر) را انتخاب می‌کنند. در نتیجه زیان‌های متوالی باعث کاهش اعتمادبه‌نفس و سرمایه می‌شود.
  4.  استفاده از نسبت یکسان در تمام معاملات: برخی معامله‌گران بدون توجه به شرایط بازار، برای تمام معاملات خود نسبت ثابت (مثلاً 1:2) را اعمال می‌کنند. در نتیجه این نسبت در بازارهای مختلف، نتایج یکسانی به بار نمی‌آورد.
  5.  نادیده گرفتن مدیریت سرمایه: معامله‌گران ممکن است نسبت مناسبی از ریسک به ریوارد را انتخاب کنند اما حجم معامله‌شان به قدری بزرگ باشد که زیان‌های کوچک نیز تأثیر زیادی بر کل حساب داشته باشد. در نتیجه خطر از دست دادن سریع سرمایه افزایش می‌یابد.

جمع بندی

نسبت ریسک به ریوارد به عنوان یک شاخص مهم در مدیریت ریسک و سرمایه به حساب می‌آید که به پراپ تریدران امکان می‌دهد تا راندمان مورد انتظار خود را با ریسک مرتبط مقایسه کرده و تصمیم‌گیری هوشمندانه‌تری را در خصوص معاملات خود انجام دهند. بهره‌گیری درست از این شاخص در سرمایه‌گذاری و معاملات در بازارهای مالی، کمک می‌کند تا راهبرد‌های مناسبی برای حفظ سرمایه و حساب و دستیابی به بازدهی مطلوب و سود مستمر اتخاذ کنند.