بهترین استراتژی های پراپ تریدینگ

بهترین استراتژی های پراپ تریدینگ :

استراتژی پراپ تریدینگ (Proprietary Trading Strategy) به معاملاتی گفته می‌شود که توسط شرکت‌ها یا مؤسسات مالی با سرمایه شرکت، با هدف کسب سود مستقیم از بازارهای مالی، انجام می‌گیرد. پراپ تریدرها از استراتژی‌های مختلفی برای کسب سود استفاده می‌کنند. بهترین استراتژی پراپ تریدینگ به عوامل مختلفی بستگی دارد، از جمله شخصیت تریدر، بازار هدف (فارکس، ارز دیجیتال و…)، بازه زمانی معاملات (اسکالپ، اینترا‌دی، سوینگ و…) و قوانین شرکت پراپ. با این حال، در ادامه، چند استراتژی اثبات‌شده و پرکاربرد که در بین تریدرهای پراپ محبوب هستند را معرفی می‌کنیم. با مجله  اوستریچ  همراه باشید.

بهترین استراتژی های پراپ تریدینگ

بهترین استراتژی پراپ تریدینگ، استراتژی است که سود مستمر با حداقل ریسک تولید کند و کاملاً با قوانین شرکت پراپ هماهنگ باشد. در پراپ تریدینگ، شما باید هم در آزمون اولیه موفق شوید و هم حساب واقعی را حفظ کنید، پس استراتژی باید ساده و تکرارپذیر باشد، قوانین مشخصی برای ورود، خروج و مدیریت ریسک داشته باشد، در چارچوب زمان‌های فعال بازار باشد و در آن به محدودیت‌هایی مثل حداکثر ضرر روزانه، ضرر کل و اجبار به حد سود مشخص توجه شود.
پرکاربردترین استراتژی های پراپ تریدینگ عبارتند از:

  • استراتژی شکست (Breakout Strategy)
  • استراتژی بازگشت از سطوح (Mean Reversion)
  • استراتژی پرایس اکشن (Price Action Trading)
  • استراتژی دنبال‌کننده روند (Trend Following)

استراتژی شکست

هدف استراتژی شکست، گرفتن پوزیشن در زمانی است که قیمت با قدرت از یک محدوده مهم (رنج، مثلث، کانال یا مقاومت/حمایت قوی) خارج می‌شود و ادامه مسیر می‌دهد. تایم فریم مورد استفاده برای تحلیل 1 ساعته و برای ورود 15 دقیقه یا 30 دقیقه است. از اندیکاتور ATR برای محاسبه حد ضرر پویا و حجم معاملات برای تأیید شکست می‌توان استفاده کرد.

برای اجرای استراتژی، ابتدا باید ناحیه تثبیت (Consolidation Zone) را شناسایی کرده و خطوط حمایت و مقاومت را رسم کنید. منتظر شکست باشید؛ شکست واضح یکی از خطوط با کندل بزرگ و حجم بالا باید صورت بگیرد. حجم معاملات بالاتر از میانگین و تشکیل یک کندل قوی مثل ماروبوزو یا انگولفینگ نشانه تأیید شکست است. بعد از شکست و تأیید، می‌توانید وارد معامله شوید یا برای ورودی امن‌تر، بعد از پولبک می‌توان این کار را انجام داد. حد ضرر باید زیر/بالای ناحیه شکسته‌شده یا پشت کندل شکست باشد. حد سود معمولاً با نسبت ریسک به ریوارد 1:2 یا 1:3 تعیین می‌شود.

توجه داشته باشید که شکست‌های کاذب یا فیک بریک اوت‌ها همیشه رایج هستند. بهتر است همیشه منتظر تأیید بمانید. بهترین شکست‌ها در سشن لندن و نیویورک اتفاق می‌افتند. شکست‌هایی که با خبرهای اقتصادی همراه هستند، قوی‌ترند. هیچ وقت در بازارهای رنج بدون حجم بالا، به دنبال شکست گرفتن نباشید.

بهترین استراتژی های پراپ تریدینگ

استراتژی بازگشت از سطوح

استراتژی بازگشت از سطح یکی از هوشمندانه‌ترین و دقیق‌ترین روش‌ها در پراپ تریدینگ است، چون برخلاف استراتژی شکست، در اینجا شما دنبال نقاط ورود با ریسک پایین و سود بالا در نزدیکی سطوح کلیدی هستید. این روش برای پراپ تریدرهایی که به دنبال نسبت ریسک به ریوارد بالا هستند، بسیار مناسب است.

هدف در این استراتژی، ورود به معامله در نقاطی است که قیمت به یک سطح حمایت یا مقاومت مهم برخورد کرده و نشانه‌هایی از بازگشت (rejection) را از خود نشان می‌دهد. تحلیل ساختار در تایم فریم‌های 1 ساعته یا 4 ساعته انجام می‌شود و برای تعیین نقطه ورود از نمودار 5 یا 15 دقیقه استفاده می‌کنیم. ابزارهای اصلی مورد استفاده در استراتژی بازگشت از سطح عبارتند از پرایس اکشن، سطوح حمایت و مقاومت، میانگین متحرک 50 و 200 (برای تشخیص نواحی برگشتی)، اندیکاتور RSI برای شناسایی اشباع خرید/فروش و اندیکاتور بولینگر باند.

ابتدا سطوح کلیدی حمایت یا مقاومت را در تایم فریم‌های بالا (1 ساعته یا 4 ساعته) شناسایی کنید. ترجیحاً به دنبال سطوحی باشید که قبلاً چند بار قیمت از آن برگشته باشد. منتظر بمانید تا واکنش قیمت را ببینید و منتظر تشکیل الگوهای بازگشتی مانند پین بار، انگولفینگ، دوجی یا ستاره عصرگاهی و صبحگاهی باشید. بهتر است از اندیکاتورها مانند واگرایی بین قیمت و RSI یا MACD تأیید بگیرید. پس از تشکیل کندل تأییدی، در خلاف جهت روند قبلی وارد شوید. حد ضرر را پشت کندل تأییدی یا کمی بالاتر/پایین‌تر از سطح کلیدی تعیین کنید. حد سود ما ناحیه رنج قبلی یا نسبت ریسک به ریوارد 1:2 خواهد بود.

توجه کنید اگر سطح شکسته شد و قیمت تثبیت شد، وارد معامله نشوید. از تایم فریم پایین‌تر برای ورود دقیق‌تر استفاده کنید. این استراتژی در بازارهای بدون روند یا پرنوسان عملکرد بهتری دارد. همچنین، بازده استراتژی بازگشت از سطوح در سشن‌های اصلی لندن و نیویورک بالاتر است.

استراتژی پرایس اکشن

هدف استراتژی پرایس اکشن برای پراپ تریدینگ، شناسایی نقاط ورود و خروج با دقت بالا بر اساس رفتار قیمت و ساختار بازار است. در اینجا نیز، برای تحلیل از تایم فریم 1 ساعته یا 4 ساعته و برای ورود به معامله از تایم فریم 5 یا 15 دقیقه استفاده می‌کنیم.

نخست، باید جهت روند روند اصلی را تعیین کنیم. در تایم فریم‌های بالا، اگر قیمت در حال تشکیل سقف‌ بالاتر و کف بالاتر باشد، روند صعودی است و اگر سقف پایین‌تر و کف پایین‌تر ایجاد کند، روند نزولی است. سپس، نواحی کلیدی را شناسایی می‌کنیم؛ ناحیه‌ای که در گذشته باعث تغییر جهت قیمت شده (مثل اوردر بلاک) یا ناحیه‌ای که قیمت با قدرت از آن برگشته است.

در وهله بعدی، منتظر واکنش قیمت می‌مانیم تا ببینیم با برخورد قیمت به ناحیه مورد نظر، کندل بازگشتی شکل می‌گیرد یا خیر و یا آیا شکست ساختار در جهت مورد نظر اتفاق می‌افتد. پس از کندل تأییدی، وارد معامله می‌شویم. حد ضرر پشت ناحیه کلیدی یا پشت کندل تأییدی قرار می‌گیرد. حد سود را هم تا مقاومت/حمایت بعدی تنظیم می‌کنیم.

استراتژی دنبال‌کننده روند

استراتژی دنبال‌کننده روند یکی از پایدارترین و امن‌ترین روش‌ها برای موفقیت در پراپ تریدینگ است، چون شما همراه با جهت غالب بازار حرکت می‌کنید، نه خلاف آن. این سبک برای تریدرهایی که به دنبال معاملات با احتمال موفقیت بالا و روندهای بلندمدت‌تر هستند، ایده‌آل است.

در استراتژی دنبال‌کننده روند، هدف شناسایی و ورود به معاملات در جهت روند بازار (صعودی یا نزولی) پس از پولبک، با استفاده از ابزارهای ساده اما کاربردی است. برای تشخیص جهت روند و نواحی حمایت/مقاومت پویا، از میانگین‌های متحرک 50 و 200 استفاده می‌شود. اندیکاتورهای ADX یا MACD نیز به سنجش قدرت روند کمک می‌کنند. برای تأیید ورود، می‌توانید از الگوهای کندلی مانند پین بار و انگولفینگ استفاده کنید.

در ابتدا، جهت روند را تعیین می‌کنیم. چنانچه MA50 بالای MA200 باشد، روند صعودی است و اگر برعکس، MA50 پایین‌تر از MA200 باشد، روند نزولی است. سپس، منتظر پولبک بمانید؛ قیمت باید به MA50 یا ناحیه حمایتی قبلی بازگردد. در آن ناحیه، به دنبال تأیید بازگشت باشید (الگوی کندلی یا حجم بالا). پس از کندل تأییدی، در جهت روند کلی بازار وارد معامله شوید. برای مدیریت ریسک، حد ضرر زیر/بالای کندل تأییدی یا ناحیه برگشت و حد سود را با نسبت ریسک/ریوارد حداقل 1:2 تعیین کنید.

توجه داشته باشید که هرگز در بازارهای رنج از این استراتژی برای ورود به بازار استفاده نکنید. قدرت روند را با ADX بالای 25 یا MACD مثبت تأیید کنید. معامله در تایم سشن لندن و نیویورک برای حرکت‌های قوی توصیه می‌شود.

خطاهای رایج تریدرها در آزمون‌های پراپ تریدینگ و راهکارهای اجتناب از آنها 

شرکت‌های پراپ تریدینگ (Proprietary Trading Firms) معتبر مانند سرمایه گذار برتر، با ارائه فرصت‌های معاملاتی جذاب، تریدرهای مستعد را جذب می‌کنند اما موفقیت در آزمون‌های این شرکت‌ها مستلزم عبور از چالش‌های روانی و فنی است. بسیاری از تریدرها، به ویژه تازه‌کارها، به دلیل اشتباهات رایجی که ناشی از عدم تجربه یا کنترل احساسات است، در این آزمون‌ها شکست می‌خورند. در این بخش، مهم‌ترین خطاها و راهکارهای مقابله با آنها را بررسی می‌کنیم:

۱. اورتریدینگ (Overtrading): معامله بیش از حد 

اورتریدینگ یکی از رایج‌ترین خطاهاست که معمولاً از دو عامل اصلی ناشی می‌شود:

  • طمع برای جبران ضرر: پس از یک معامله ناموفق، تریدرها وسوسه می‌شوند تا با افزایش تعداد معاملات، ضرر خود را سریع‌تر جبران کنند.
  • اعتماد به نفس کاذب: پس از چند معامله سودده، برخی تریدرها تصور می‌کنند که همه چیز را تحت کنترل دارند و بدون تحلیل کافی وارد موقعیت‌های جدید می‌شوند.

تأثیرات مخرب:

  • افزایش هزینه‌های معاملاتی (اسپرد و کارمزد).
  • از دست دادن تمرکز و تحلیل اشتباه بازار.
  • تشدید ضررها به دلیل ورود به معاملات پرریسک.

راهکارهای اجتناب:

  • تعیین سقف روزانه برای معاملات: مثلاً حداکثر 3 معامله در روز. این محدودیت تریدر را مجبور می‌کند تا تنها بهترین فرصت‌ها را انتخاب کند.
  • استفاده از قانون «یک قدم به عقب»: پس از هر ضرر، معامله‌گر باید حداقل 1 ساعت از بازار فاصله بگیرد تا از تصمیمات احساسی جلوگیری شود.
  • تنها معامله در جهت روند اصلی: با تمرکز بر روندهای بلندمدت، از ورود به نوسانات کوتاه‌مدت غیرضروری اجتناب کنید.

بهترین استراتژی های پراپ تریدینگ

۲. عدم مدیریت ریسک (Poor Risk Management) 🛡️

علت وقوع این مورد را می‌توان در دو دلیل مشاهده کرد:

  • تعیین نکردن حد ضرر (Stop Loss): برخی تریدرها به امید بازگشت بازار، حد ضرر نمی‌گذارند و اجازه می‌دهند ضررها انباشته شود.
  • معامله با حجم نامناسب: استفاده از حجم بالای معاملات نسبت به سرمایه، که می‌تواند یک ضرر بزرگ را تحمیل کند.

تأثیرات مخرب:

  • از دست دادن بخش عمده سرمایه در یک معامله.
  • کاهش روانی توانایی تصمیم‌گیری به دلیل شوک ناشی از ضررهای بزرگ.

راهکارهای اجتناب:

  • قانون 1-2٪: در هر معامله، حداکثر 1-2٪ از سرمایه خود را ریسک کنید. مثلاً اگر حساب شما 10000 دلار است، حد ضرر را طوری تنظیم کنید که بیشتر از 100-200 دلار ضرر نکنید.
  • استفاده از حد ضرر شناور (Trailing Stop): پس از حرکت قیمت به نفع شما، حد ضرر را به صورت پویا جابه‌جا کنید تا هم از سودها محافظت شود و هم ریسک کاهش یابد.
  • تست استراتژی در حساب دمو: قبل از اجرا در حساب واقعی، استراتژی معاملاتی خود را حداقل 1 ماه در شرایط شبیه‌سازی شده آزمایش کنید.

۳. پیروی از احساسات (Emotional Trading) 

پیروی از احساسات موردی است که بیش از 70 درصد تریدرها را گریبان‌گیر خود کرده‌است و معمولا به دو دلیل باعث شکست در معاملات می‌شود:

  • ترس (Fear): بستن زودهنگام معاملات سودده به دلیل ترس از بازگشت بازار.
  • طمع (Greed): نگه‌داشتن معاملات سودده بیش از حد به امید سود بیشتر، که اغلب به بازگشت قیمت و از دست رفتن سود منجر می‌شود.

تأثیرات مخرب:

  • نقض برنامه معاملاتی و تصمیم‌گیری بر اساس هیجان.
  • ایجاد چرخه معیوب ترس و طمع که عملکرد منطقی را مختل می‌کند.

راهکارهای اجتناب:

  • استفاده از ژورنال معاملاتی: ثبت دقیق تمام معاملات، دلایل ورود/خروج و احساسات حین معامله. این کار به شناسایی الگوهای رفتاری مخرب کمک می‌کند.
  • تمرین ذهن‌آگاهی (Mindfulness): تکنیک‌هایی مانند مدیتیشن یا تنفس عمیق قبل از معامله، استرس را کاهش داده و تمرکز را افزایش می‌دهد.
  • اتوماسیون معاملات: استفاده از ربات‌ها یا اکسپرت‌ها برای اجرای خودکار استراتژی، بدون دخالت احساسات.

۴. تحلیل بیش از حد (Overanalysis) 🤯

درست است که قبل از ورود به معاملات، باید از دانش کافی برخوردار باشیم اما گاهی اوقات وسواس بیش از حد ما، مانع گرفتن سودگیری بیشتر می‌شود. حتی ممکن است، ضررهای اجتناب‌ناپذیری را به همراه داشته باشد. علت‌های وقوع این مورد معمولا در دو مورد خلاصه می‌شود:

  • ترس از دست دادن فرصت (FOMO): بررسی همزمان ده‌ها اندیکاتور و نمودار برای یافتن «فرصت کامل».
  • عدم اعتماد به استراتژی: برخی تریدرها دائماً استراتژی خود را تغییر می‌دهند تا با آخرین تحولات بازار هماهنگ شود.

تأثیرات مخرب:

  • فلج تحلیلی (Analysis Paralysis): ناتوانی در تصمیم‌گیری به دلیل اطلاعات بیش از حد.
  • از دست رفتن فرصت‌های واقعی در میان شلوغی داده‌ها.

راهکارهای اجتناب:

  • ساده‌سازی استراتژی: استفاده از 2-3 اندیکاتور کلیدی (مثلاً RSI و MACD) به جای انباشت ابزارهای تحلیلی.
  • تعیین بازه زمانی مشخص: تمرکز بر یک تایم‌فریم خاص (مثلاً روزانه یا 4 ساعته) و اجتناب از بررسی همزمان نمودارهای کوتاه‌مدت و بلندمدت.

دیدگاهتان را بنویسید