انواع مختلف حساب پراپ

انواع مختلف حساب پراپ به عنوان یکی از ابزارهای مالی مهم در دنیای معاملات، به معاملهگران فرصت میدهند تا بدون ریسک مالی زیاد، تجربه و مهارت خود را آزمایش کنند. در این مقاله، به بررسی انواع مختلف حساب پراپ و ویژگیهای هر یک میپردازیم. این مقاله از اوستریچ شامل توضیحات دقیق درباره مدلهای تأمین مالی مستقیم، تکمرحلهای، دو مرحلهای و سه مرحلهای خواهد بود.
انواع مختلف حساب پراپ
مدل تأمین مالی مستقیم (Direct Funding)
مدل تأمین مالی مستقیم، سادهترین روش دسترسی به حسابهای پراپ است. در این مدل، معاملهگر بدون نیاز به شرکت در چالشهای ارزیابی، مستقیماً حساب تأمین مالیشده (ریل) دریافت میکند. این روش بیشتر برای معاملهگران با تجربه و قابلاثبات طراحی شده است.
معاملهگر در این مدل باید مدارکی از سوابق معاملاتی خود (مانند استیتمنت حساب یا گزارشهای سودآوری) به پراپ فرم ارائه کند. در صورتی که پراپ فرم عملکرد معاملهگر را تأیید کند، حساب ریل به او ارائه میشود. همچنین، هزینهای معادل 5 درصد سایز حساب نیز برای این مدل وجود دارد.
مزایای این مدل شامل عدم نیاز به مراحل ارزیابی و امکان شروع فوری با حساب واقعی است. اما هزینه اولیه بالاتر و عدم مناسب بودن برای معاملهگران تازهکار از معایب آن به شمار میآید.
2. مدل تکمرحلهای (One-Step Evaluation)
مدل تکمرحلهای به معاملهگران این امکان را میدهد که تنها با گذراندن یک مرحله از ارزیابی، حساب ریل دریافت کنند. در این روش، معاملهگر باید در یک بازه زمانی مشخص به سود تعیینشدهای دست یابد و قوانین ریسک را رعایت کند. معمولاً پراپ فرمها در این مدل سودآوری 8-10 درصد را برای قبولی در چالش تعیین میکنند.
این مدل بیشتر برای معاملهگران نیمهحرفهای که توانایی تولید سود در بازههای کوتاه را دارند، مناسب است. از مزایای این مدل، زمان کوتاهتر برای دستیابی به حساب ریل و قوانین سادهتر نسبت به مدلهای چندمرحلهای است. اما فشار بیشتر برای کسب سود در مدت محدود و مناسب نبودن برای معاملهگرانی که نیاز به زمان بیشتری دارند، از معایب آن به شمار میآید.
3. مدل دو مرحلهای (Two-Step Evaluation)
مدل دو مرحلهای، رایجترین روش در پراپ فرمهاست. در این مدل، معاملهگر باید در دو مرحله ارزیابی شود. مرحله اول به اثبات توانایی در کسب سود (معمولاً 8-10 درصد) و مرحله دوم به نمایش ثبات و مدیریت ریسک در دوره بلندمدتتر اختصاص دارد.
این مدل بیشتر برای معاملهگران متوسط و حرفهای که میخواهند عملکرد خود را در دو سطح مختلف اثبات کنند، مناسب است. از مزایای این مدل میتوان به افزایش مهارت معاملهگر در مدیریت ریسک و مناسب بودن برای استراتژیهای متعادل اشاره کرد. اما زمان طولانیتر نسبت به مدل تکمرحلهای و نیاز به تلاش بیشتر برای قبولی در هر دو مرحله، از معایب آن به شمار میآید.
4. مدل سه مرحلهای (Three-Step Evaluation)
مدل سهمرحلهای، پیشرفتهترین روش ارزیابی است و معاملهگر باید در سه مرحله توانایی خود را اثبات کند. مرحله اول به سودآوری، مرحله دوم به ثبات عملکرد و مرحله سوم به رعایت دقیقتر قوانین مدیریت ریسک اختصاص دارد.
این مدل بیشتر برای معاملهگران حرفهای، صبور و متخصص مناسب است. از مزایای این مدل میتوان به بیشترین پتانسیل سودآوری و مناسب بودن برای استراتژیهای بلندمدت اشاره کرد. اما طولانی بودن مراحل و نیاز به تمرکز بالا در طول زمان، از معایب آن به شمار میآید.
حساب پراپ چگونه به معامله گران تعلق میگیرد؟
حساب پراپ، به عنوان یکی از مفاهیم کلیدی در دنیای معاملات مالی، فرآیند خاصی دارد که بسته به قوانین و مقررات هر شرکت یا فرد، به معاملهگران تعلق میگیرد. این فرآیند معمولاً شامل مجموعهای از شرایط و الزامات است که معاملهگران باید آنها را برآورده کنند تا بتوانند به حساب پراپ دست یابند. به طور کلی، یکی از ویژگیهای مشترک بین تمامی این شرکتها، برگزاری آزمون ورودی است که به عنوان معیار اولیه برای ارزیابی تواناییهای معاملهگران به شمار میآید.
اگر به موضوع چالش حساب پراپ علاقهمند باشید یا افرادی را مشاهده کرده باشید که موفق به گذراندن این چالشها شدهاند، در واقع شاهد تأیید صلاحیت آنها در آزمونهای ابتدایی هستید. این آزمونها به شکل اهدای حسابهای دمو به معاملهگران اجرا میشوند تا برآیند عملکرد آنها در معاملات هفتگی یا ماهانه مورد سنجش قرار گیرد. بدین ترتیب، شرکتها میتوانند با اطمینان از مهارتها و توانمندیهای معاملهگران، تصمیمهای لازم را برای اهدای سرمایه اتخاذ نمایند.
این نوع آزمونها، نه تنها به عنوان یک فیلتر برای انتخاب معاملهگران عمل میکنند، بلکه فرصتی را نیز برای آنها فراهم میآورند تا مهارتهای خود را در محیطی کمخطر آزمایش کنند. در واقع، موفقیت در این آزمونها میتواند نقطه عطفی در زندگی حرفهای یک معاملهگر باشد و به او این امکان را میدهد که با استفاده از سرمایههای دیگران، به فعالیتهای معاملاتی خود ادامه دهد. این فرآیند به نوعی نمایانگر اصول و ارزشهای شرکتها در انتخاب افراد توانمند و حرفهای برای مدیریت سرمایه است.
چرا شرکتها حساب پراپ را به افراد میدهند؟
سؤالی که شاید برای بسیاری از افراد مطرح شود، این است که چرا شرکتها و اشخاص با داراییهای کلان، خود بهطور مستقیم در بازار سرمایهگذاری نمیکنند و ترجیح میدهند که این کار را به دیگران بسپارند. واقعیت این است که فعالیت در حوزه تجارت و بورس، مهارتی نیست که به سادگی قابل دستیابی باشد و افراد بهسرعت بتوانند در آن تخصص پیدا کنند.
شرکتها و سرمایهگذاران بزرگ معمولاً تمرکز خود را بر روی زمینههای تخصصی خود میگذارند و میکوشند تا از طریق این تخصص، درآمد بیشتری کسب کنند. به همین خاطر، آنها به استخدام معاملهگران حرفهای و مجرب روی میآورند. این استراتژی نهتنها به آنها این امکان را میدهد که به بیشترین بهرهوری دست یابند، بلکه همچنین از ریسکهای غیرضروری ناشی از سرمایهگذاریهای ناپایدار نیز جلوگیری میکند.
بهعلاوه، بازار مالی بهقدری پیچیده و پرچالش است که نیاز به دانش عمیق و تجربه عملی دارد. بنابراین، کسب و کارهای بزرگ و افراد ثروتمند بهجای آنکه وقت و انرژی خود را صرف یادگیری این مهارتها کنند، بر روی کسب و کار اصلی خود تمرکز میکنند و از تخصصهای موجود بهره میبرند تا بهترین نتایج را کسب کنند.
این رویکرد آنها را قادر میسازد که سرمایهگذاریهای خود را به بهترین نحو مدیریت کنند و بهطور همزمان، از پتانسیلهای مالی موجود بهرهبرداری نمایند. بهعبارتی، استخدام معاملهگران حرفهای بهعنوان یک استراتژی کلیدی به آنها کمک میکند تا در دنیای پرنوسان بازارهای مالی، به موفقیتهای پایدار دست یابند.
سود حساب پراپ چگونه تعیین میشود؟
حسابهای پراپ بهمنظور ارائه فرصتهای سرمایهگذاری به تریدرها طراحی شدهاند و هر کدام بر اساس شرکت ارائهدهنده و پلن انتخابی، شرایط متفاوتی برای اعطای سرمایه و میزان سود حاصل از معاملات دارند. به همین دلیل، نمیتوان یک رقم مشخص و واحد برای سود حسابهای پراپ تعیین کرد.
یکی از جنبههای کلیدی در حسابهای پراپ این است که در مقایسه با سرمایهگذاری شخصی که ممکن است فردی تنها توانایی ورود با مبلغ ۱۰۰۰ دلار یا کمتر به بازار را داشته باشد، این حسابها معمولاً حداقل ۱۰ هزار دلار را برای معامله در اختیار کاربر قرار میدهند. این تفاوت در سرمایه اولیه به تریدر این امکان را میدهد که با استفاده از منابع بیشتر، به سودهای بالاتری دست یابد.
سرمایه اولیه بالا به خودی خود تأثیری در درصد سود معاملات ندارد، اما بهطور مستقیم بر روی بازدهی دلاری تأثیر میگذارد. به عنوان مثال، اگر شما در هر معامله ۱۰۰ دلار سرمایهگذاری کنید و به ازای هر معامله ۲ درصد سود کسب کنید، سود شما در این حالت ۲ دلار خواهد بود. اما در حساب پراپ، با سرمایهگذاری ۱۰۰۰ دلار، به جای ۲ دلار، میتوانید ۲۰ دلار برداشت کنید.
این ویژگیهای منحصر بهفرد حسابهای پراپ، فرصتی ارزشمند برای تریدرها فراهم میآورد تا با استفاده از سرمایههای بیشتر، سودهای بالاتری را تجربه کنند و در نتیجه، امکان رشد و توسعه مهارتهای معاملاتی خود را فراهم سازند.
مراحل اهدای حساب پراپ واقعی به معاملهگران
- در گام نخست، ضروری است که به سراغ شرکتهای فعال در حوزه پراپ تریدینگ بروید. پس از ثبتنام در وبسایت آنها و با توجه به استراتژی معاملاتی خود، یکی از پلنهای متنوع پراپ را انتخاب و خریداری نمایید. این پلنها به لحاظ میزان سرمایهگذاری، تقسیم سود و همچنین حداقل بازدهی مورد انتظار، با یکدیگر تفاوتهای قابل توجهی دارند.
- پس از آن، شما وارد یک آزمون عملی به مدت یک تا سه ماه خواهید شد. در این مدت، باید تواناییهای خود در زمینه معاملهگری را به شرکت اثبات کنید. به عنوان مثال، در ماه نخست، انتظار میرود که حداقل بازدهی ۱۰ درصد را با امکان تحمل ۵ درصد ضرر داشته باشید. در ماه دوم، این انتظارات افزایش یافته و شما باید بازدهی بیشتری را با حداقل ضرر ممکن کسب کنید.
- با موفقیت در گذراندن چالشهای مربوط به پراپ، اکنون زمان آن رسیده است که شرکت به شما حساب واقعی با سرمایهگذاری اولیه اختصاص دهد. این حسابها ممکن است با قوانین سختگیرانهای همچون محدودیت در حجم معاملات، تعیین حد ضررها، و محدودیت تعداد معاملات روزانه مواجه شوند که میتواند کار معاملهگران را دشوارتر کند
- در مرحله چهارم، شما باید فعالیتهای معاملاتی خود را آغاز کنید و مطابق با پلن انتخابی، درصدی از سود حاصل را برای خود برداشت نمایید. به طور معمول، این درصد بین ۷۰ تا ۸۰ درصد متغیر است. همچنین، برخی از معاملهگران ممکن است پلنهای حقوق ثابت را بهعنوان گزینه انتخاب کنند که در این حالت، مبلغ ثابتی بهصورت ماهیانه برای آنها واریز خواهد شد.
پراپ تریدینگ مناسب چه کسانی است؟
- معامله گرانی که سرمایه کافی برای شرکت در چالشهای پراپ را داشته باشند و پرداخت ۲۰۰ یا ۳۰۰ دلار برای یک چالش پراپ تأثیر زیادی بر وضعیت مالی آنها نداشته باشد؛ چرا که به هر دلیلی ممکن است که در چالش پراپ قبول نشوند و هزینه پرداختی دیگر به آنها باز نمیگردد.
- معامله گرانی که دانش و مهارت کافی برای انجام معاملات در بازار دارند. هر شرکت در ازای پرداخت سرمایه به معامله گر انتظار دارد که مقدار مشخصی سود به او بازگشت داده شود. اگر به تواناییهای خود شک دارید و نمیتوانید که بازدهی مد نظر را داشته باشید؛ بهتر است که در چالش پراپ شرکت نکنید.
- معامله گرانی که استاپ لاسهای دقیق میگذارند. مهمترین ویژگی یک معامله گر حرفهای استفاده از استاپ لاسهای مطمئن است تا سرمایه شرکت را در ریسک زیادی قرار ندهد. برخی از معامله گران اعتقادی به استاپ لاس ندارند که باعث افزایش ریسک معاملات خواهد شد و شرکت هم به آنها اعتماد نخواهد کرد.